میرزا محمد تقیخان فراهانی در سالهای مبارزهاش با فساد، آب در خوابگاه مورچگانی ریخته بود که به تعبیر «سایکس» یگانه منظور و هدف آنها جمع کردن ثروت بود.
مبارزه امیرکبیر بیش از آنکه با رجال سنتی و درباریان و با نام اشخاص باشد، با سیستمی بود که عامل این رقابتها محسوب میشد. سیستم کهنه و پوسیدهای که نظم و قانون و نوسازی را برنمیتابید و ناخواسته همه آنها را در مقابل امیرنظام قرار میداد، وگرنه بجز در مورد برخورد با فرقهسازیها و نیز جدایی طلبیها، مانند فتنه سالار در خراسان که امیر محکم مقابل آنها ایستاد و تا نابودی آنها پیش رفت، در برخورد با دیوانیان سنتی و بعدها مهدعلیا مادر ناصرالدینشاه، در عین تأیید و پافشاری بر اقدامات اصلاحی خود، روش مدارا را در پیش میگرفت.
اما آنچه مسلم بود، اقدامات او در تهدید مستمری درباریان و امتیازات بیحد و حصر و دور از قانون آنان، خود به خود امیر را مقابل آنها قرار میداد.
اینکه مهدعلیا پس از مرگ امیر به شاه مینویسد: «امیر شاهزادگان بیچاره را کمتر از سگ کرده بود» اوج خشم درباریان از امیر بود که بیاختیار از زبان مهدعلیا صادر شده بود.
شاه که عملاً هیچ خیانتی از وی ندیده بود، پس از فروکش کردن حسادتها و توهمهای معمول شاهانه در بحرانهایی که دست گرهگشای امیر را لازم میدید، با حسرت از فقدان وی یاد میکرد و بارها نزد اطرافیان با جمله «حیف اگر امیر بود.» حسرت خود را ابراز میکرد، شاید به همین دلیل بود که دستور داده بود مسجدی به یاد او بسازند.
امیر ,آنها ,مهدعلیا ,مقابل ,درباریان ,مقابل آنها منبع
درباره این سایت